رهبر معظم انقلاب: همه باید از مسئولان به ویژه رئیسجمهور پرتلاش حمایت کنند

✍ علیرضا نمکی
“دشمن، آرامآرام اما پیوسته، اعتماد عمومی را به ساختارهای حاکمیتی نشانه رفته است. هدف نهایی، ایجاد این تصور است که هیچ دولتی توانایی حل مشکلات را ندارد و هیچ رأیی نمیتواند تغییری ایجاد کند. در چنین فضایی، هرگونه امید به بهبود از مسیرهای رسمی و قانونی، رو به افول میگذارد.
دقیقاً به همین دلیل، رئیسجمهور منتخب مردم – فارغ از نام و گرایش سیاسیاش – به هدفی استراتژیک برای این تخریب تبدیل میشود. اگر او ناکارآمد و بیتأثیر جلوه داده شود، این به معنای شلیک تیر خلاص به صندوق رأی و مشارکت سیاسی است. اینجاست که نقش رسانهها و نخبگان جامعه برجسته میشود؛ زیرا وظیفه دارند با تحلیلهای واقعبینانه و دوری از سیاهنمایی مطلق، از این فرسایش اعتماد جلوگیری کنند.
چرا که قویترین سپر در برابر توطئهها، اتحاد و امید درونی یک ملت است.”
.
در شرایط کنونی کشور ؛ دولت نباید خود را تنها بداند. لذا جامعه مدنی، دانشگاهیان، متخصصان و رسانههای مستقل (و البته مسئولیتپذیر!) میتوانند بازوان قدرتمندی برای ارائه راهکار و ایجاد همدلی باشند.
در این میان با روایتسازی امیدبخش باید به دولت کمک کرد زیرا اگر دشمن روایت خود را دارد؛ ما نیز باید روایت خودمان را بسازیم. روایتی که بر پایه واقعیتها، دستاوردها و تلاشهای صادقانه برای حل مشکلات بنا شده است. این روایت باید امیدآفرین باشد، اما نه به معنای نادیده گرفتن چالشها، بلکه به معنای نشان دادن اراده برای غلبه بر آنها. که با استفاده از ظرفیتهای هنری، فرهنگی و رسانهای برای انتقال این روایت، کمک شایانی به هر دولتی خصوصا دولت چهاردهم خواهد شد
وقتی دشمن میخواهد ناکارآمدی را القا کند، پاسخ ما باید نشان دادن کارآمدی در عمل باشد.
.
وظیفه ما ‘تبیین’ صحیح و مستدل است. این تبیین شامل روشنگری درباره اهداف دشمن، دستاوردهای نظام، و تلاشهای صادقانه مسئولان است. این جهاد فقط بر عهده مسئولان نیست، بلکه هر فرد آگاه و دلسوز جامعه، به اندازه خود در این ‘جهاد تبیین’ مسئول است. نباید اجازه داد روایت دشمن، تنها روایت موجود در فضای عمومی باشد.
چرا که، بزرگترین ابزار دشمن یاس آفرینی است. اگر می بینیم مقام معظم رهبری همواره بر ‘امیدآفرینی’ تأکید دارند و نسبت به ‘یأسپراکنی’ هشدار میدهند. ما نیز حتی در شرایط سخت، باید نقاط قوت، ظرفیتها و راههای پیش رو را به مردم نشان دهیم. این امیدآفرینی، نه از طریق دروغ و فریب، بلکه با تکیه بر واقعیتهای موجود، تلاشها و برنامههای آیندهنگرانه باید انجام شود.
کاملا روشن است که دشمن از تلاش خود برای یاس آفرینی دست برنمیدارد.پس، باید ‘استقامت’ داشت و در برابر فشارها و وسوسههای دشمن، ‘مقاومت’ کرد. این استقامت، نه به معنای لجبازی، بلکه به معنای پایداری بر اصول و آرمانها، و ادامه مسیر پیشرفت است.
از این منظر، هر تلاشی برای تضعیف رئیسجمهور ، نه فقط ضربه به یک دولت، که ضربه به ‘ستون فقرات مردمسالاری دینی’ و ‘امید مردم’ است. لذا، مقابله با آن نیازمند رویکردی جامع، جهادی، تبیینی و حمایت های داخلی است.
.
در این میان، نقش ‘نیروهای انقلابی’ نه تنها حیاتی، بلکه طبق منویات رهبری، یک وظیفه شرعی و انقلابی است. این حمایت، اما، ابعاد مختلفی دارد و نباید به سادگی از کنار آن گذشت:
نیروهای انقلابی باید در خط مقدم مقابله با عملیات روانی و رسانهای دشمن برای تضعیف دولت و شخص رئیسجمهور قرار گیرند.
این مقابله به معنای توجیه چشمبسته هر عملکردی نیست، بلکه به معنای ‘جهاد تبیین’ و روشنگری درباره اهداف پشت پرده تخریبهاست. اگر دشمنی خارجی در صدد القای ناکارآمدی کل نظام از طریق ناکارآمد جلوه دادن دولت منتخب است، نیروهای انقلابی وظیفه دارند با تمام توان، این دسیسه را افشا و خنثی کنند. به قول معروف: “با دشمن در یک جبهه نمانیم، حتی اگر اختلاف سلیقه داریم!”
البته تاکید می گردد بدنبال تایید تام و تمام از عملکرد دولت نیز نباید باشیم تا نقد مشفقانه را نیز تعطیل نماییم
این یکی از حساسترین و ظریفترین بخشهای ماجراست. حمایت نیروهای انقلابی به معنای حذف نقد نیست. نقد سازنده و دلسوزانه، لازمه اصلاح و پیشرفت است. رهبر معظم انقلاب بارها بر لزوم ‘نقد منصفانه’ و پرهیز از ‘سیاهنمایی’ و ‘تخریب’ تأکید کردهاند. لذا نیروهای انقلابی باید بین ‘نقد خیرخواهانه’ و ‘تخریب عامدانه’ مرز قائل شوند. نقد باید در جهت تقویت دولت برای حل مشکلات مردم باشد، نه اینکه خود به ابزاری برای بازی در پازل دشمن تبدیل شود.
این یعنی: اگر انتقادی هست، در خفا و با لحنی برادرانه به مسئول مربوطه منتقل شود؛ اگر لازم شد در ملاء عام بیان شود، باید با دلایل محکم، ارائه راهکار و پرهیز از هیجانزدگی و توهین باشد.
از سوی دیگر حمایت فقط به حرف و تبیین خلاصه نشود.
بلکه نیروهای انقلابی که از ظرفیتهای فکری، تخصصی و اجرایی بالایی برخوردارند، باید با تمام توان در حل مشکلات کشور یاریگر دولت باشند. این کمک میتواند در قالب:
ارائه مشاورههای تخصصی انجام گیرد
نخبگان و متخصصان انقلابی میتوانند با ارائه راهکارهای علمی و عملی، به دولت در تصمیمسازیهای کلان و جزئی کمک کنند.
همچنین تشکلهای انقلابی میتوانند با سازماندهی ظرفیتهای مردمی، بار سنگینی را از دوش دولت بردارند و به عنوان بازوان اجرایی دولت در نقاط مختلف عمل کنند.
با این احوال
هدف نهایی دشمن، ایجاد یأس و تفرقه است. نیروهای انقلابی، با درک این موضوع، وظیفه دارند در جامعه روحیه امید و نشاط را تقویت کنند. این امید، نه امید واهی، بلکه امیدی بر پایه ظرفیتهای داخلی، تواناییهای ملت و اراده مسئولان برای حل مشکلات است. “تقویت وحدت ملی و پرهیز از دامن زدن به اختلافات بیحاصل داخلی”، از دیگر وظایف مهم این نیروهاست.
نتیجهگیری:
حمایت نیروهای انقلابی از رئیسجمهور، یک حمایت منفعلانه و بیچون و چرا نیست. بلکه یک حمایت هوشمندانه، دلسوزانه و عملیاتی است که هدف آن، تقویت کارآمدی نظام، حفظ اعتماد عمومی، و خنثیسازی توطئههای دشمن در مسیر پیشرفت و تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی است. به عبارتی، این حمایت یعنی: ‘در سختیها کنارش باشیم، در اشتباهاتش راهنماییاش کنیم، و در موفقیتهایش شاد باشیم.’ این یعنی انقلابیگری در عمل!”