کامو و چوگان درحدود بیست کیلومتری شمال شهر میمه و حدود هشتاد و پنج کیلومتری جنوبغربی شهر کاشان قرار دارد و ارتفاعات و کوهها آن را احاطه کردهاند.
شهر کامو و چوگان کاشان؛ بهشتی در دل کویر
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی عصر کاشان ، با توجه به تحقیقات به عمل آمده منطقه کامو کاشان گرانیکاه ایران محسوب میشود و از حیث غارهای ایجاد شده در کوههای مرتفع و سر به فلک کشیده این منطقه از خاستگاههای اولیه پیدایش بشر بوده و ابزارهای سنگی به دست آمده در زمینه شکار حیوانات درکامو یکی از قدیمی ترین مراکز اسکان بشر بوده است.
کامو بلندترین نقطه جغرافیایی استان اصفهان نسبت به سطح دریا است و بقایای شکلگیری خشکی پس از فرورفتن آب اقیانوس اولیه حدود دو میلیارد سال از حیات این ناحیه میگذرد و حجاری، ساخت ابزارهای سنگی، پالایش مواد، پیدایش لولههای سفالین انتقال آب در هزاره سوم قبل از میلاد، ساخت استخرهای مهار آب از نبوغ منحصربهفرد این مردم است.
طراحی وسایل مخصوص پالایش ماست بنام مشک، تولید آهک، ساخت طلا در منطقه پا سنگ زر، سفالگری، ساخت تجهیزات کشاورزی، ابداع ورزشهای سنتی و ابزارهای مربوط به آنها مانند نبی بازی، کازو، کالاچ و غیره، ساخت قفلهایی مانند کلون، قالی بافی، سفره بافی، گلیم بافی، علم تولید آلیاژ در هزارههای قبل از میلاد نیز از دیگر نبوغ منحصربهفرد این مردم است.
نبوغ دیگر این مردم می توان به علم گیاه شناسی و طب سنتی، ترویج کشاورزی، رکورد بذر گندم و سیب زمینی، استفاده از چرم در امر حفاظت از مواد غذایی از دیر باز مانند قلیه و دیگهای روغن و مشکولههای نگهداری ماستینه، تولید زغال، ابداع تنورهای گلی، صنعت آهنگری، نساجی و پشم ریسی و غیره اشاره کرد.
اگر بخواهیم از حیث تمدّنی و شهرنشینی منطقه را مورد بررسی قرار دهیم، آب عامل و منشأ شکل گیری هر تمدّن، شهر و یا اجتماعی کوچک است و شکلگیری جوامع کامو و چوگان نیز از این قاعده مستثنا نبوده است و به علت عدم دسترسی به اسناد تاریخی مرتبط که در گذر زمان دستخوش آسیبهای طبیعی و انسانی از جمله سرقت توسط بیگانگان شده است.
زمان پیدایش کامو، چوگان و جوشقان که در مسیر رود کبیر کامو قرار دارند، به صورت دقیق مشخص نیست و یا تحقیقات تخصصی و گستردهای میطلبد اما طی تحقیقات کوچکی که صورت گرفته است مشخص شده که «رود کبیر کامو» یا «کاس رود» در دوران کهن دریاچهای بزرگ بوده است.
کتاب “دانشنامه ی کاشان” اثر دکتر جهانشاه درخشانی ذکر شده است که آشکارا ایرانیان در دوران ساسانی و پیش از آن، هنوز از وجود دریایی در نزدیکی کاشان آگاه بودهاند و در متنهای آن دوران از این دریا یاد شده است و یکی از این متنها “خداینامه” بود که ابن مقفّع آن را از پارسی به عربی برگردانده بود.
ادامه این کتاب آمده است که اصل متن فارسی و عربی از میان رفته است ولی مورّخان اسلامی به متن ابن مقفّع دسترسی داشته و در کتابهای خود از آن بازگو کردهاند و از جمله حسن ابن محمّد ابن حسن قمی (سده 4 هجری) از ابن مقفّع آورده و میگوید که قاسان (همان کاشان است) در آغاز دریا (دریاچه) بوده است و آن را «کاس رود» خواندهاند و دریا به تدریج پس خشکیده و خشکی پیشرفت کرده است و این گزارش با بررسیهای علمی و نیز متنهای مستقل دیگر هماهنگی دارد.
نقلهای سینه به سینهای از پیشینیان شده و زلزلهای مهیب یکبار تمدّن شکل گرفته در حاشیه این رود را زیر و رو میکند و اگر با بدبینی، نقل گذشتگان را قصّههایی برای سرگرمی در نظر بگیریم، حفاریهای متعدّد و فراوان قاچاقچیان آثار تاریخی گواهی مستند بر وجود تمدّنی عظیم در پس نقاب خاک این دیار است که در صورت عدم پیگیری توسط مراجع و دستگاه های مربوط باید در آینده آثار تاریخی را در موزههای حوزه خلیج فارس جستجو کرد و شیخ نشینان قصد تمدن سازی و جعل تاریخ را از طریق راههای ذکر شده دارند (مانند آثار جیرفت کرمان و غیره).
قلعهها یکی از آثار تاریخی است که مورد سرقت واقع نشده ولی از حوادث طبیعی مصون نماندهاند و یا مهد ورزش باستانی چوگان بازی در گذشتههای بسیار دور که اکنون نیز بقایای دشت وسیعی بنام اسب ریز در بین دو منطقه کامو و چوگان وجود دارد، شاهدی بر این مدعا است.
وجود رشته کوه زنجیرهای زاگرس باعث پدید آمدن یک منطقه سرد کوهستانی در میان دو طبیعت متضاد کویری کاشان و صحرایی برخوارومیمه شده است و سلسله جبال کرکس که در کامو و چوگان به قله گرگش منتهی میشود، هم از لحاظ ارتفاع بالا نسبت به سطح دریا و هم از لحاظ این که سدّی در برابر ابرهای بارشی است باعث ایجاد این پدیده شده است.
نزدیکی یکی از گرم ترین نقاط کره زمین یعنی کویر کاشان، منطقهای سردسیر و ییلاقی قرار دارد که تا خود به این منطقه شگفتانگیز سفر نکنید باور نمیکنید که در کویری گرم و سوزان تکهای از این بهشت سرسبز و زیبا جاخوش کرده است و تنها با رفتن به کامو میتوانید لذت برف بازی در نزدیکی کویر داغ را تجربه کنید و با دیدن زیباییهای منحصر به فرد آن چشمان خود را نوازش دهید.
کامو و چوگان یکی از آبادی های کاشان است که به علت داشتن آب و هوای خنک و کوهستانی از زمانهای خیلی دور ییلاق کاشان، بخش کویری و گرمسیری کاشان و آبادی های تابعه آن بوده است و این منطقه در درّهای با شیب ملایم قرار دارد و از دامنههای بلندیهای کرکس و گرگش آغاز میشود و به سمت جوشقان ادامه پیدا میکند.
شهر کامو و چوگان در ارتفاعات قرار گرفته است و به دلیل آب و هوای معتدل سردسیری و رودخانه دائمی پر آب و فراوانی آبهای جاری دارای طبیعتی کاملاً سرسبز است و کوههای اطراف آن با پوشش انبوه درختان چشم اندازی وصف ناپذیر دارد و شغل اصلی مردم دامداری و کشاورزی است و محصولات سردسیری بسیار مرغوبی در آن کشت میشود.
باغهایی با درختان انگور، گیلاس و آلبالو و غیره در این منطقه کوهستانی به وفور دیده میشود و در چهار فصل سال تماشایی است و شکوفههای خندان باغهای میوه در بهار، درختچهها و درختان سر به فلک کشیده سرسبز و گل ها و گیاهان وحشی و هوای خنک و دلپذیر در تابستان و طبیعت رنگارنگ آن در پاییز و چشم انداز ارتفاعات پر از برف و امکان اسکی آماتور آن در زمستان تنها گوشهای از زیبایی های این خطّه ی دیدنی است.
چوگان در حد فاصل کامو و جوشقان دارای طبیعتی بکر و زیباست و گلستانهای گل محمدی، مزارع کشت گندم و جو ، موستان های انگور ، باغستان های گردو و بادام زیبایی خاصی به این دشت بخشیده است و کامو و چوگان درحدود 20 کیلومتری شمال شهر میمه و حدود 85کیلومتری جنوبغربی شهر کاشان قرار دارد.
کوه گرگش (بلندترین قله 895، 3 متر) از شمال، کَمَر خَرونْجِن از شمالشرقی، کَمَر سیاه (ارتفاع 630، 3 متر) ازمشرق، کَمَر سفید (ارتفاع 950، 2 متر) و قُرُقْچی از مغرب و چال و پارَند/ پَرَند از شمالغربی آن را احاطه کردهاست.
فرهنگ و آداب و رسوم مردم کامو و چوگان مانند سایر مناطق کشور برخواستهای از باورهای اصیل اسلامی ایرانی و سیقل خورده در طول ادوار است که متاسفانه با هجمه شدید فرهنگی از جانب دشمنان کم کم در حال دگرگونی است و بسیاری از رسوم گذشته رنگ باخته و به دست فراموشی سپرده شدهاند.
رسم مردم کامو در گذشته این بوده است که 35 روز پیش از نوروز (روز اول سال محلی ) مردان به زنان هدیهای بدهند که به آن «اسفندی» میگویند که با کمال تاسف این رسم مشابه رسم هدیه روز والنتین است و باید گفت:« سال ها دل طلب جام جم از ما میکرد / آنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می کرد».
جشن محلی «قوچ پاچن» (قوچ:گوسفند نر) مردم به شاخ قوچها انار میآویزند تا برههای بیشتری بهدنیا آورد و قالی و سفرهبافی از صنایع دستی اصلی محل است و سفرههای کامو شهرت جهانی داشته و در رده گرانترین دست بافت ها محسوب میشود و این گفته ما نیست و “پرویز تناولی” پژوهشگر و مجموعه دار معاصر در کتاب خود به نام “سفره های کامو” ، به تفصیل به شرح پرداخته است.
زبان مردم کامو از گویشهای ایرانی مرکزی است و در گذشتهای نه چندان دور تمامی افراد از کوچک به بزرگ حتی کسانی که سالیان دراز در خارج از محل بوده و با زبان فارسی صبحت میکنند هنگامی که وارد وطن خود میشدند با زبان محلی تکلم میکردند اما با روالی که در پیش رو است، این گویش تا سه نسل آینده از حافظه ی تاریخ پاک میشود.
ادوارد براون انگلیسی که در زمان ناصرالدین شاه قاجار در تاریخ چهارم اکتبر 1887 میلادی تا سپتامبر 1888.م به صورت یک جهانگرد به ایران آمده و کتابی به نام «یکسال در میان ایرانیان» را به رشته تحریر درآورده که هنگام عبور از کاشان به اصفهان توقف کوتاهی در روستای قهرود داشته و تحقیق مختصری را در مورد این زبان انجام داده است؛ او مینویسد:
«راجع به مبدأ و چگونگی پیدایش این زبان از مردم سؤال کردم ولی آنها نتوانستند جوابی به من بدهند و همین قدر گفتند که فارسی قدیم است. در ایران فارسی قدیم به تمام لغات و ریشههایی اطلاق میشود که در زبانهای پهلوی جدید و پهلوی قدیم و ریشههای سانسکریت وجود داشته است اما این زبان محلی یک رشته زبان تقریباً مستقلی است که در قسمت مهمی از ایران و با تغییر لهجه متداول است و زبان نطنزی همین زبان است و این زبان همچنین با زبان زردشتیان یزد و کرمان قرابت زیادی دارد».
خلاصه کلام این که این جا سرزمین عطر و گلاب است که دامنی معطّر از گلهای معطر محمدی دارد و خاکش مبارک به پینه دستان مردانِ غیرت و زحمت و نان حلال است و خاکی که لایق بهتر از آنچه که هست، بوده و هست؛ مأمن مادران عشق است و موطن رویش فرزندان ایثار و شهادت.
نکته مهم در اینجا است که تهاجم فرهنگی به صورت غیر مستقیم باعث این دگردیسی شده است و عامل اصلی و مستقیم معذل مهاجرت است که جذبههای کاذب شهرنشینی و چشم و هم چشمی از یک سو و کمبود امکانات رفاهی از سویی دیگر باعث شده که علی رغم دو و نیم برابر شدن جمعیت کشور در نیم قرن اخیر، جمعیت ثابت کامو به نصف در پنجاه سال گذشته برسد.
منبع خبر : خبرگزاری تسنیم